در تجربۀ بچهپولدارهای تهران مهمترین درس برای تگذاران نهفته است و آن پایان دادن به اقتصاد رانتی است محمد طبیبیان این مطلب با کمی ویرایش در شماره 21 (آبان ماه 1393) مجله اندیشه پویا منتشر شده است. 26 آبان ماه 1393
به دلیل رفتارهای برخی پولدارشدههای جدید و انعکاس جلوهگری آنها در جامعه، عکسالعملهای مختلفی در نشریات و فضای مجازی دیده شده است. به نظر میرسد برخی افراد، از این رفتارهای جلوهگرایانه برآشفته شدهاند و در پی استفاده از فرصت برای تثبیت ایدئولوژی خاص خودشان برآمدهاند و از طرف دیگر برخی این رفتار را قابل توجیه میدانند و بر مبنای ایدۀ به رسمیت شناختن ثروت، آن را قابل تحمل تلقی میکنند. اگر این تقسیمبندی صحیح باشد به هر دو دیدگاه مربوطه ایراد وارد است و شاید لازم باشد به هر دو جنبه با موشکافی بیشتری نظر کنیم. این نوع رفتارها، نمودها و علامتهای فرهنگی هستند. به تعبیر دیگر عرصههای کارکردی درون فرهنگ و کنشهای جامعه هستند. اگر از این زاویه نگاه کنیم شاید درک بهتری از سازوکارها و کنشهای فرهنگی جامعه عاید ما شود. نظریۀ طبقۀ تنآسان، شاید در نظریه اقتصاد، کسی که بهتر از دیگران رفتار این چنینی را توضیح داده اقتصاد دان قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم، تورشتاین وبلن است که در کتاب "نظریه طبقه تن آسان" به این مطلب پرداخته است. تألیف تورشتاین وبلن یکی از معدود کتابهای اقتصادی قرن نوزدهم است که کماکان خوانده میشود و به دفعات تجدید چاپ شده و آخرین چاپ آن هم مربوط به سال 2013 است. وبلن این کتاب را دربارۀ تحولات اجتماعی قرن نوزدهم نوشت؛ وقتی که جامعۀ فئودالی مشغول پوست انداختن بود و جامعۀ صنعتی در حال نمایان شدن. توجه او به این پرسش معطوف بود که چگونه برخی نهادها و شیوههای اجتماعی دوام میآورند و خود را به شکل جدید ظاهر میکنند. وبلن میگوید که در هر جامعهای ــ بهجز جوامع اولیۀ انسانی ــ دو نوع رفتار اقتصادی قابل مشاهده است. یکی فعالیت دستافزاری» (workmanship) یا سازندگی است که با ایجاد ظرفیت فایدهرسانی در بهبود زندگی انسانی کارساز هستند و دیگری رفتار غارتگری (predatory) یا فراچنگآوری که برای کسی که در آن درگیر است اسباب منزلت اجتماعی تلقی میشود. از دید وبلن این دوگانی (dualism) رفتار از دو قشر اجتماعی ناشی میشود و میزان شکاف بین این دو، با افزایش تقسیم کار اجتماعی و تخصص اقتصادی کاهش مییابد. وبلن استدلال میکند هنگامی که این دوگانی را به حیطۀ تولید کالا و خدمات تعمیم دهیم، دو نوع کار» را میتوان تشخیص داد. یکی کار صنعتی (شامل کشاورزی و ساختوساز) که با فراگردهای مکانیکی همراه است و دیگری فراگردهایی که عمدتاً جنبۀ پولی و مالی دارند. اگر این دوگانی را به حیطۀ مصرف تعمیم دهیم هم با دو گروه کالا و خدمات مواجه میشویم. یکی کالاهای مفید که برای تداوم زندگی لازم هستند و دیگری کالاهای ضایعهبار که برای نشان دادن و جلوهنمایی جایگاه اجتماعی لازم است. در جوامعی که فعالیت دستافزاری» و کار مولد غلبه دارد، تقلید و همچشمی بیشتر از نوع کار صنعتی و نوآوری و تولید است و فخرفروشی آن نیز چندان بارز نیست. اما هنگامی که در یک جامعه، سازوکار فراچنگآوری و غارت غلبه دارد، همچشمی، جنبۀ مالی و ثروت غیرمولد دارد و با تلاش بسیار فخرفروشانه و جلوهگرانه ظاهر میشود. طبق نظر وبلن، در مراحل اولیۀ تحول جوامع، تقسیم تولید بر حسب کالای مفید یا ضایعهبار در راستای جنسیت صورت میگرفت. ن عمدتاً کالای مفید تولید میکردند و مردان در کار چپاول و تهاجم(ازجمله شکار) بودند. در دورههای بعد این تقسیمبندی در امتداد طبقات اجتماعی ادامه پیدا کرد. طبقات پایین درگیر فعالیت مفید بودند و طبقات بالا درگیر فعالیتهای ضایعهبار که البته قرار گرفتن آنان در طبقات بالا نیز براساس شیوههای سلطهجویی و زورمداری ممکن شده بود. در مراحل بعدی توسعۀ جوامع و وفور کالاهای اقتصادی، رقابت در تلاشِ معاش دیگر مانند آنچه در جوامع فقیرتر وجود داشت نبود. تلاش و رقابت برای کسب منزلت اجتماعی شدت یافت و حتی بحرانی شد. وبلن استدلال میکند که در جوامع مدرن مصرفِ فخرفروشانه بهصورت مستقیم توسط فرد یا غیرمستقیم از طریق مصرف همسر، فرزندان یا وابستگان ظاهر میشود و سه مؤلفه را در مصرف فخرفروشانه تشخیص میدهد. یکی اجتناب از کار یدی و دستی و درواقع اجتناب از کار مولد که آن را تنآسانی فخرفروشانه» میخواند. دوم ولخرجی و هزینهتراشی بیپروا. سوم فخرفروشی در استفادۀ غیرمسئولانه از منابع یا فخرفروشی از طریق ضایع کردن منابع، به عبارت دیگر مصرف فخرفروشانۀ زمان، پول و منابع (مانند بلندمرتبههایی که اتومبیل را با آسانسور به طبقات مربوطه میبرند یا در طبقات مختلف استخر و مانند آن احداث میکنند). میل و بلکه جبر فرهنگی به مصرف فخرفروشانه، اگرچه ریشه در طبقات مسلط جوامع بدوی خصوصاً جوامع وحشی غارتگر و چپاولگر (از جمله جامعۀ اروپای فئودالی) دارد(در طول تاریخ افتخار و شاُن بالای افراد، پهلوانان ملی و قبیله ای و فرمانروایان با نوعی از رفتار تهاجمي و توان مقهور کردن و غنیمت آوردن همراه بوده است)، اما رفتار این طبقه به صورت نهادهای اجتماعی به برخی طبقات جوامع امروزی (خصوصاً جوامع شهری) نیز سرایت کرده است؛ با نشان دادن توان چپاول و تحمیل جلوۀ فخرفروشی به دیگران با روشهایی که برای آنها جنبۀ آیینی نیز مییابد. آنچه وبلن بیان کرده بود، در جامعۀ امروز ما نیز نمایان شده است. کسانی با رفتاری تهاجمی، به فخرفروشی، مصرف ضایعهآمیز وقت، پول و منابع مشغولند و از بیان این نکته که ما پول داریم و رشک و حسد دیگران را تحریک میکنیم نگران نیستند. سالها پیش صحبت از فخرفروشی کسانی بود که با هواپیمای دربست مهمانان عروسی را به سفر زیارتی خارج از کشور بردهاند. اخیراً هم که برگزاری مراسم عروسی با حضور همۀ مهمانان در ترکیه و دوبی و. معمول شده است. بسیار میشنویم که همسر و دختران آقایی که خودش همیشه کت کهنهای بر تن دارد، با جواهرات و البسۀ بسیار فاخر در مجالس نه ظاهر میشوند که نمونهای از رفتار فخرفروشانۀ غیرمستقیم است. یا اینکه در خیابانهای پرترافیک تهران، اتومبیلهای بسیار گرانقیمتی را میبینیم که حرکت در سرعت پایین برای موتور آنها زیانبار است. (اتومبیل گرانقیمتی را در ترافیک تهران دیدم که چند جوان سوار آن بودند و کروکی را کنار زده بودند درحالیکه درجۀ آلودگی هوا حتی برای کسانی که پنجرههای اتومبیلشان را بسته بودند خفهکننده بود.) این رفتار فخرفروشانه در برخی موارد نشانی از فرومایگی است و همچون یک جبر فرهنگی خود را به طبقهای که ناگهان به ثروت رسیدهاند تحمیل میکند. 2 مدتی پیش دوستی که عضوی از خانوادۀ قدیمی صنعت ایران است و صاحب مکنت، تعریف کرد یکی از سردمداران چپگرایی کشور که همه هم میشناسندش، یک مهمانی برگزار کرده بود که این دوست ما هم جزو مدعوین بود. تعریف میکرد که مهمانیهای پرزرقوبرق و پر از ریختوپاش زیاد دیده اما آنچه در مهمانی این فرد دیده در تصورش هم نمیگنجیده است. درواقع داشتن گرایش چپ یا راست در رفتاری که جریان فرهنگی به فرد تحمیل میکند هیچ تمایزی ایجاد نمیکند. این افراد زندگی دوگانه دارند؛ در زندگی خصوصی سرمایهدار و حتی رانتخوار هستند ولی در زندگی اجتماعی و برای دیگران یک کمونیست. نمونۀ این افراد در کشور کم نیستند. بنا بر این به جای تاکید بر افراد یا موارد خاص بهتر است سعی کنیم ساز و کار های فرهنگی که این رفتار ها را بر می انگیزد، باز شناسیم. 3 وبلن در قرن نوزدهم متوجه شده بود که در جامعۀ پیشرفتۀ صنعتی، همچشمی کردن دیگر به شکل گذشته مانند تنآسانی و زندگی مُصرفانۀ جامعۀ فئودالی نیست. بلکه دانشمندان، مخترعان، کارآفرینان، هنرمندان، مدیران، متخصصان و مانند آن از طریق رقابت در کار مفید برای خود جایگاه و منزلت ایجاد میکنند نه از طریق فخرفروشی مصرفی. با این حال در جوامع جدید مصرف کاهلانه و خودنمایی، همچنان در افرادی دیده میشود؛ بیشتر در افرادی که ناگهان ثروتمند شدهاند ــ مانند ورزشکاران حرفهای، خوانندگان و كساني كه "سلبریتی" خوانده مي شوند. رفتار مصرفگرایانۀ تجملی این افراد نیز برای ناظران جنبۀ تماشای یک نمایش را دارد. سالها بعد که این افراد ثروت خود را از دست میدهند هم دیگر کسی از آنها یاد نمیکند. اگر روندی که بیان شد صحت داشته باشد، ما به عقب برگشتهایم. به جای تقویت روابط اقتصادی مبتنی بر شاکلۀ علمی و صنعتی برای تقویت اقتصاد، به شاکلۀ روابط مشابه در خانزادههای مغولی برگشتهایم که غارت و به چنگ آوردن، مایۀ ادعای منزلت بود و نمایش آن نیز از طریق مرکب و یراق نفیس، لباس فاخر و سلاح و زیور و جواهر انجام میشد. در گذشته انتظار داشتیم که جوانان از طریق رقابت در مسابقههای بینالمللی علمی منزلت کسب کنند یا از طریق اختراع و ابتکار و کارآفرینی به جامعه خدمت کنند و برای خود منزلت و ثروت به دست آورند اما حالا با افرادی مواجهیم که به مصرف مُصرفانه افتخار میکنند. این افراد را باید با این سؤال مواجه کرد که مأخذ این ثروت از کجاست؟ اگر از محل رانت و فرصتهای فسادآمیز است که افتخاری ندارد. اگر هم کسب ثروت از طریق ابتکار، تولید و نوآوری، علم و فعالیت مفید به حال جامعه است، که این روش، خودبهخود منزلت میآورد و نیازی برای به رخ کشیدن مادیات نیست. در تجربۀ بچهپولدارهای تهران مهمترین درس برای تگذاران نهفته است و آن پایان دادن به اقتصاد رانتی است. بستن سایت و برخورد حذفی سرپوش گذاشتن بر یک پدیده است. در کشور ما رسم بر این است که بر آنچه نامطلوب است سرپوش میگذاریم. در کشورهای پیشرفته اما تمایل بر این است که ناهنجاریها نمایان شود تا ضرورت یافتن راهحل اصولی برای آنها از یاد نرود. از نیچه فیلسوف آلمانی نقل شده که گفته است: اشتباهات کوچک اگر پنهان بماند بهصورت فسادهای بزرگ سر بیرون میکند.»
رفتار ,اجتماعی ,جوامع ,وبلن ,کار ,هم ,از طریق ,است و ,است که ,که در ,را به ,وبلن استدلال میکند ,برای تگذاران نهفته ,بچهپولدارهای تهران مهمترین ,تجربۀ بچهپولدارهای تهران
درباره این سایت